یا تشنه ای غریب به رویای ناب آب
آنکه مرا به قامتِ عشق تو آفرید
ناگفته التماسِ مرا کرد مستجاب
از تو نمیتوان به همین سادگی گذشت
« من بی تو » مثل طرح سؤالی است بی جواب
روزانِ من بدونِ تو خالی است مثلِ هیچ
شب های من بدونِ تو وهم است مثلِ خواب
لیلای من جنونِ مرا جز تو چاره نیست
ای لطفِ بی نصابِ نصیبِ منِ خراب ...