زیباتر از آنی که خدا ساخته باشد

یا ورنه همان دم به تو دل باخته باشد

راز نگهت چیست که خورشیدِ سحرگاه

در حضرت چشمت سپر انداخته باشد

شب نیست ، شبستانی از آیینه و نور است

تا مشعل روی تو برافراخته باشد

بازآی مبادا که بیایی و ببینی

دل با غم تو تابجنون تاخته باشد

آن دل که تو را دیده نلرزیده بخود کو ؟

کز هر دوجهان با تو نپرداخته باشد

+ نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۱/۲۶ساعت   توسط عبدالرحیم میرخانی - راهی -  | 

با احترام و گرامیداشتِ یاد و خاطره ی مرحوم : دکتر یداله سحابی

پیشکش می شود به مرحوم : دکتر احمد صدر حاج سید جوادی



مردی شبیه آفتاب از پیش مان رفت

مردی که پیوندِ زمین و آسمان بود

 

نامش گره خورده است با آزادی و عشق

شورِ زمین بود و شراری در زمان بود

 

رازِ بزرگِ سبز ماندن در نفس داشت

رشکِ تمامِ سروهای بی خزان بود

 

مردی غریب از نسل پیرانِ خردمند

فانوسدارِ راهپویان جوان بود


 ***

بدرود ای آموزگارِ درد ، بدرود

ای ره سپرده تا خدا ای مَرد ، بدرود ...

+ نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۱/۱۲ساعت   توسط عبدالرحیم میرخانی - راهی -  | 

نوروز

چه بَد عیدی شد این از صد عزا بدتر ، چه بد عیدی

همانکه گفته بودم بی تو خواهد شد ، همان ! دیدی ؟

مبارکباد می گویند و می خندم به تلخواری

که باغم گشته بشقابی ، بهارم سبزه ی عیدی

نهال ریشه سوزم را چه حاصل از بهار ، آخر؟

گرفتم سبز شد در باغتان هم ، سروی و بیدی

گرفتم روز هم نو شد چه خواهد داد این نوروز ؟

به من ، یا هر زمانفرسود چون من کهنه نومیدی

به روز خویش شب می گویم و بدتر که جز با تو

توافق نیست آفاق مرا با هیچ خورشیدی ...

حسین منزوی

+ نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۱/۰۱ساعت   توسط عبدالرحیم میرخانی - راهی -  |